LOVE VAMPIRE ❤️‍🩹P12

Maria Maria Maria · 1402/5/27 00:15 · خواندن 3 دقیقه

سلام دوستان خوبید اینم از پارت جدید اگه پارت های قبلیو نخوندی بزن روی برچسب تا بتونی پارت های قبلو بخونی . برای پارت جدید بزن روی ادامه مطلب😃👇🏻

شروع داستان: وقتی بلند شدم دیدم آدرین و کاگامی پیشم نیستن ولی چرا هر چقدر فریاد میزدم یک نفر کمکم کنه کمکم نمیکرد🤔 وقتی اطرافم رو نگاه کردم داخل رخت خواب  بودم یک نفس عمیق کشیدم پس فقط یک خواب بوده ☺️ بعد به لباسم نگاه کردم و دیدم همون لباسی هست که داخل خوابم پوشیده بودم 🤯 هنوز مطمئن نبودم بیدارم برای همین با سرعت رفتم طرف آینه 🪞 وای پسر!چقدر سرعتم زیاد شده و بعد با ترس آب دهنم رو قورت دادم و داخل آینه نگاه کردم و داد زدم :چیییییییییییییی!!!!! چشم هام قرمز شده بود و رنگ موهام هم مشکی و پایینش هم بنفش بود بعد به یاد آوردن این همه اتفاق توی بیداریم برام سخت بود برای همین روی زمین نشستم و موهام رو باز کردم و ۲ برابر بلند تر از قبل شده بود پس من تبدیل به همون چیزی شدم که مادر و پدرم رو کشت!😱 و موهام تا پایین زانوم بود . ولی موی بلند هم دست و پا گیره پس رفتم هم لباسم رو عوض کردم و قیچی رو برداشتم و موهام  رو تا روی شونم کوتاه کردم💇🏻‍♀️ و با اینکه موهام کوتاه بود مشکلی نداشتم و نمیتونستم باور کنم که آدرین اینکار رو با من کرده😣 تق تق 🚪 صدای در بود مرینت:کیه؟ آدرین :منم مرینت در رو باز کن . خشم جلوی چشمم رو گرفت ولی یک نقشه خوب دارم برات آدرین 😼در رو باز کردم وقتی در رو بستم و اون روی مبل نشست 🪑 و به من که با عصبانیت نگاهش میکردم ، نگاه کرد 👤 آدرین :مرینت موهات رو کوتاه کردی ؟"مرینت در ذهنش :نه کلاه گیس سَرم کردم 😐 واقعا باید بری چشم پزشکی🤐"مرینت با خشم:معلومه از اون آسیبی که به من رسوندی خبر نداری مگه نه 😤 آدرین که تازه همه چیز رو فهمید و به چشم های قرمزم نگاه کرد آدرین با حالت نگرانی : تو تو تبدیل به یک خون آشام شدی😳 مرینت :بله نگو که خبر نداری خودت منو تبدیل به خون آشام کردی؟😏 وقتی که اون زنیکه بیشعور باعث شد که تو همچین کاری رو بکنی خودن هم خبر نداری به تو میگن پادشاه ؟(با داد) عصبانی شدم و از روی صندلی بلند شدم وقتی با عصبانیت در رو باز کردم در رو محکم بستم از قابلیت هام خوشم میومد حداقل پام که قطع شده دوباره در اومده 🦶🏻 یعنی قدرت ترمیم بدن دارم💪🏻 سرعت زیاد🌬 زور زیاد 🌀 و فیلیکس بهم گفت که هر خون آشامی یک قدرت به خصوص داره و خودش بعد از 3 ماه از تولد ۱۴ سالگیش قدرتش رو فهمیده . دیدم آدرین اومد سمتم پس منم با سرعت دویدم🏃🏻‍♀️ و منو محکم‌ زد زمین . حق با فلیکس بود اون خیلی قدرت داره و هر خون آشام که وجود داره از خون جد آدرین به وجود اومده . ولی من بلند شدم آدرین :من تو رو تبدیل نکردم مقصر کاگامیه نه من . بعد اداش رو در آوردم:من تو رو تبدیل نکردم مقصر کاگامیه . آره تو گفتی و منم باور کردم .... هر اتفاقی که میوفته مقصر اینه مقصر اونه 🙍🏻‍♀️( با داد ) چرا از گناهانت فرار میکنی . ..... خب خب بیا دسته گل هایی که به آب دادی رو برات بگم :1_ اول از همه برادرت رو قبول نداشتی💔 2_ قدرت مرگ و زندگیت  رو به یک دختری که مجبور بودی باهاش وارد رابطه بشی دادی 👩‍❤️‍💋‍👨 3_ بعد یکی از خون آشام هات منو به عنوان غذات آوردن اینجا🥀 4_ بعد منو تبدیل به یک خون آشام که ازشون بیزار بودم کردی🩸 و خدا میدونه که دیگه چیکار ها کردی ..... خب این پارت هم تموم شد حمایت کنید تا زود پارت بعدیو بدم و اگه دیر دادم ببخشید سرم شلوغ بود ولی دیگه زود به زود میدم 😊