
LOVE VAMPIRE ❤️🩹P6

بکلیک روی ادامه مطلب
سلام دوستان ببخشید اگه دیر دادم چون حالم خوب نبود برید برای شروع داستان ، از زبان آدرین:وقتی رفتم دیدم لایلا با من کار داره لایلا:سلام آدرین من یک شرط دارم که دست از سر تو و اون دختره بر دارم . آدرین :خب شرطتت چیه؟. لایلا:با من ازدواج کن قرار بود که با خواهر ناتنی من ازدواج کنی حالا به جای اون با من ازدواج کن . آدرین :خیلی خب باشه ولی اگه من باهات ازدواج کنم حق نداری نزدیک من بشی . وقتی از اونجا رفتم داخل اتاق مرینت براش تعریف کردم. مرینت:من یک نقشه عالی دارم فقط به زمان احتیاج داره .....
بعد از چند روز و رسیدن روز ازدواج در اتاق مرینت❄️ آدرین:خب پس نقشه اینه من به جای اینکه با لایلا ازدواج کنم تو رو معرفی میکنم و تو باید به عنوان یک ساقدوش عروس اونجا باشی .مرینت ،پس ما با لنز رنگ چشم هاتو تغییر دادیم و بوی انسان بودنتو با یک محلول مخفی کردیم که حتی هیچکس خبر دار نمیشه و دندون های مصنوعی خون آشام رو گذاشتی . مرینت:خب بریم برای شروع نقشه
در تالار عروسی بین مهمان ها 🌷 مهمان:وای نگاه کن چقدر خوشکل شده اینجا . مهمان:آره خدا کنه خواهر کاگامی نباشه وگرنه پادشاه در خطر میوفته. فیلیکس:مهمانان عزیز پادشاه به همراه عروس و ساقدوششان وارد میشوند لایلا: خب دیگه ازم درخواست ازدواج کن دیگه😏 مهمان:وای چقدر زشت . مهمان:ولی ساقدوش عروس خیلی از عروس قشنگ تره . آدرین :و هم اکنون من این خانم (و دستش رو به سمت مرینت دراز کرد)رو عروس خاندان اگراست اعلام میکنم لایلا با صدایی آرام:تو قرار بود با من ازدواج کنی 😠 آدرین:حالا دیگه شده . لایلا:یادت نرفته که قدرت دست کیه 😼آدرین با نگاهی ترسناک: هه تو فکر میکنی من از تو میترسم و روزی که اون قدرت رو ازت بگیرم میتونم به راحتی تو رو بکشم فهمیدی پس از من و ملکه ام فاصله بگیر .
بعد از اتمام جشن💫
آدرین :مرینت راستش رو بخوای تو باید کنار من بخوابی . و قرمز شدم مرینت:چرا حالا کنارت بخوابم . آدرین :میدونم خجالت میکشی ولی اگه تو یک طرفش بخوابی و منم همینطور اتفاقی نمیافته بهت اطمینان میدم . وقتی فردا صبح بیدار شدم با اتفاقی که حتی روحم هم خبر نداشت روبه رو شدم.......... ۱۸۸۸ کارکتر . خب دوستان لطفا حمایت کنید که از دوشنبه تا حالا داخل بیمارستان هستم تا زود مرخص شم و راحت بهتون پارت بدم تا خستگیش از تنم بیرون بره