
❤️🩹LOVE VAMPIRE S2 P2

سلام اینم پارت جدید برو ادامه مطلب :)
شروع داستان 📑 بعد مه سیاهی کل اتاق رو پوشوند و یک نفر وارد شد ناشناس:خب خب میبینم که این دو رگه عوضی میخواد اون رو از من بگیره . آدرین:مرینت برو پشت سَرم . بعد که کل مه ها رفت کاگامی بود!بعد هم یک روح از بدنش اومد بیرون پدر کاگامی :ببخشید که خودم رو کامل معرفی نکردم من پدر کاگامی هستم که حدود 120 ساله داخل بدن دخترم زندگی میکنم و حدود 60 ساله دارم روی این نقشه ام کار میکنم و نمیزارم تو بهم بریزیش دختره ی دو رگه . مرینت :تو با خودت چی فکر کردی پیرمرد؟ من خیلی قوی تر از این چیزام. خنجر هامو بیروت کشیدم و نصف بدنشو قطع کردم . بعد روح رفت داخل بدن کاگامی . پدر کاگامی:من این بار رو نمیزارم که تو منو بکشی . بعد با جادو خودش رو ترمیم کرد مرینت:آدرین چجوری میتونه خودش رو ترمیم کنه ؟ آدرین :معلومه با جادوی سیاه که مجازات وحشت ناکی هم داره . بعد با جادو به ما حمله کرد که من با سپر محافظ از خودمون دفاع کردم آدرین:تو چجوری میتونی از جادو استفاده کنی؟ مرینت:قضیه طولانی داره بعدا بهت میگم بعد سپر رو آزاد کردم و من و آدرین هم زمان با هم حملاتمون رو شروع کردیم ولی از پا نمیافتاد. بعد که آدرین آخرین حمله شو شروع کرد یک توده سیاه از وسط بدنش رد شد که افتاد روی زمین و بدنش پر از خون شد مرینت:آدرین ! به سمتش دویدم و سرشو روی پام گذاشتم و بی اختیار شروع به گریه کردم و که باعث شد گوشواره ام که با جادو بود بشکنه و نور بنفشی از بدنم بیرون اومد و یک صدایی توی ذهنم شروع به حرف زدن کرد صدای یک زن بود: دخترم من فرشته ی نگهبان همه ی دو رگه ها هستم و تو قدرت منو به ارث بردی! قدرت حفاظ و قدرت شفا بخش و بخش دوم نیروی مقدست تله پورت و کنترل عناصر طبیعت هست امیدوارم به خوبی ازش استفاده کنی . بعد صدا توی ذهنم قطع شد و با قدرت محافظ یک حفاظ ساختم و به عمارت گراهام دوانیلی تله پورت کردم و آدرین رو با خودم بردم و خانم آملی من و آدرین رو که با هم دید به سمتمون اومد و با نگرانی نگاهمون کرد:چی شده چرا انقدر آدرین خون ریزی داره ؟ مرینت:نگران نباشید من درمانش میکنم بعد هم دستم رو روی زخمش گذاشتم و دکمه های لباسشو باز کردم که جای زخم از بین رفته بود که چشم هام کم کم به سیاهی رفت و بی هوش شدم .....
وقتی چشم هامو باز کردم روی یک تخت بودم و آدرین هم تخت کناری ام بود فیلیکس و آملی با عجله به سمتمون اومدن آملی:خب خدا رو شکر که به هوش اومدی مرینت تو و آدرین حدود 4 روزه که بی هوش هستید و نباید از این همه جادو استفاده میکردی ولی بعدا که کار با هاش رو یاد گرفتی دیگه غش نمیکنی . مرینت:آدرین حالش چطوره ؟ . روی صورتش یک ماسک تنفسی بود (برای دوستانی که دچار مشکل شدن دنیای آدرین توی زمان قدیمه ولی یکم هم مدرن هستن و مرینت قبل از اومدنش توی دنیای مدرن زندگی میکرد که چجوری اومده به این دنیا توی یک پارت براتون توضیح میدم ) فیلیکس آهی کشید :حالش وخیمه با اینکه تو از قدرت فرشته محافظ استفاده کردی ولی آدرین حالش خوب شده ولی الان توی کما هست و احتمال اینکه به هوش نیاد 59% هست . نگران شدم و از جام بلند شدم ولی خوردم زمین که خانم آملی من رو گرفت آملی :مرینت هنوز زوده که بخوای حرکت کنی تو هم یک زخم بزرگ روی کمرت داشتی و برای همینه که نباید انقدر سریع حرکت کنی بگیر بخواب توی رخت خواب تا برات یکم خون و غذا بیارم تا جون بگیری .... 2860 کارکتر لطفا حمایت فراموش نشه و به نظرتون آدرین رو بکشم خوبه یا نه؟😁