LOVE VAMPIRE ❤️‍🩹P2

VIOLET🦋 · 23:56 1402/04/26

بزن ادامه مطلب 

خیلی ممنون که از پارت قبلی حمایت کردید اینم از پارت دوم برید و لذت ببرید 😉شروع داستان:بعدش از روی زمین بلند شدم و نشستم دست هام بسته بود اون دونفر برای خودشون می‌میبریدن و می‌میدوختن 😮‍💨نگهبان :لطفا این خانم رو به پیش پادشاه ببرید تا ایشون خشمگین نشدن 😒پسره منو بلند کرد پسره :راه بیوفت انسان وقتی اونجا رسیدیم یک تالار بزرگ سیاه رنگ بود که عکس چندتا خون آشام بودن که نتونستم نوشته پایینش رو بخونم چون باید سریع میرفتیم اونجا وقتی پادشاهشون رو دیدم فهمیدم یک رایحه ای که موقع قتل والدینم بود اونجا بودن و اگه اون فرد رو پیدا کنم میکشم هر چقدر که سخت باشه پادشاهشون مو های بلوند و چشم های سبزی داشت و با لباس سیاه نشسته بود و داشت خون میخورد هیچی هم نه اونم از خون بیمارستان پسره :جلوی پادشاه تمامی خون آشام های جهان زانو بزن (با حالت خشم )از اونجایی که چاره دیگه ای نداشتم زانو زدم پادشاه : خب خب انسان باهوش من خیلی زیبا هستی و همینطور یک حسی بهم میگه خونت خیلی خوشمزه میتونه باشه 😋. چشم هام گرد  شدن  مرینت :ببخشید  پادشاه شما میدونید کی منو فرستاده اینجا ❓️پادشاه :معلومه انسان عزیزم اون رئیس خنگ مافیا که زیر دست من کار می‌کرد تو رو برام فرستاد 😼

از زبان آدرین :اومدم جلو که ازش خون بخورم چون اون خون های توی پاکت ها بد مزه بودن دهنم رو گذاشتم روی گردنش که یاد یک چیزی افتادم آدرین :میخوام خونت رو بخورم کاگامی :نه نه نه این کار رو نکن (در حالت گریه )خودم رو کنار کشیدم و داخل موهام دستی کشیدم و گریه کردم . دختره هم چشم هاش رو بسته بود و اسمش رو هم میدونستم مرینت چه اسم قشنگی داشت .مرینت :منتظر چی هستی  🤔از خونم بخور که خیلی زیادی منتظرم گذاشتی آدرین :لطفا ببریدش داخل اتاق مهمان که بعدا کارش دارم و دست هاش رو باز کنید 

وقتی دستم رو باز کردن بردنم داخل یک اتاق که تخت و کمد و یک میز آرایش داشت که رنگ تم اش یه جورایی خیلی باحال بود😍که یهو یه ........... خب این پارت هم تموم شد حتما بهم انرژی بدید مثل پارت قبل که کلی انرژی دادید و حمایتمون کنید عزیزان😊 هر روز یک پارت میدم پس منتظر باشید دوستان😘